پسامدرنیسم در آثار ابوتراب خسروی
thesis
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
- author محسن لطفی عزیز
- adviser مهدی شریفیان قهرمان شیری
- Number of pages: First 15 pages
- publication year 1392
abstract
پسامدرنیسم ، اصطلاحی کلی و متکثر است که ناظر بر رخدادها و تحولات هنری ، فلسفی ، سیاسی و ... است. تحولاتی که در سال های بعد از جنگ دوم بین الملل و دوران جنگ سرد شکوفا شد. اندیشمندان بزرگ این نحله ی هنری- فلسفی همچون فرانسوا لیوتار، برایان مک هیل ، ایهاب حسن هر یک از دیدگاه های متفاوت ، نظریه هایی متنوع در باب ماهیت پست مدرنیسم و رابطه آن جامعه انسانی بیان کرده اند. این پدیده نوظهور در ادبیات جهان نیز ردپای عمیقی برجای گذاشته است. و از آن میان تاثیر شگرفی در ژانر داستان و رمان نهاده است. در دهه های اخیر برخی از نویسندگان ایران نیز مبانی ساختاری و زبانی پسامدرن را در نویسندگی خود به کار بسته اند. کسانی چون رضا براهنی و منیرو روانی پور از پیشروان این نوع داستان پردازی ، به شمار می آیند. ابوتراب خسروی با نگارش رمان های رود راوی ، اسفار کاتبان و مجموعه داستان های دیوان سومنات و کتاب ویران ، خود را در حلقه ی پست مدرن نویسان می بیند . وی در زمره ی نویسندگانی است که به تلفیق سبک مدرنیسم و پسامدرنیسم در داستان ها و رمان هایش پرداخته است. خسروی مولفه های پسامدرن چون: اتصال کوتاه ، مرگ مولف ، بینامتنیت،عدم قطعیت، دور باطل ، بی اعتبار کردن زمان ، تعدد روایت و ... را در ساختار داستان هایش تنیده است . دیگر اینکه پسامدرنیسم ارتباط تنگاتنگی با پساساختارگرایی دارد و برون داد این ارتباط ، داستان های زبان گرایی است که خسروی به خلق آن مبادرت ورزیده است. در این پژوهش، نخست به بسط و توضیح معانی متلون پسامدرنیسم و کلیات آن پرداخته ، در گام پسین آثار داستانی خسروی را بررسی نموده و سپس به رصد مولفه های پسامدرن در ساختار متون داستانی وی دست یازیده ایم .
similar resources
واکاوی چند کهنالگو در آثار ابوتراب خسروی
کهنالگوها (به زعم یونگ) عناصرِ ساختاریِ اسطورهسازی هستند که همواره در روانِ ناهشیار بشر وجود دارند و زمینهای برای نشاندادنِ واکنشهای مشابه به محرکهای معیّناند. حضور کهنالگو در هر متن ادبی، بهنوعی سبب دسترسپذیرشدنِ پندارههای ازلی به شیوهای هنرمندانه میشود. ابوتراب خسروی از نویسندگانی است که در آثارش توجه زیادی به اساطیر و کهنالگوها دارد و تکرار مضامین اسطورهای در داستانهایش از ویژگیه...
full text«وصف مدرنیستی» در آثار ابوتراب خسروی
جایگاه توصیف در داستانهای مدرنیستی، متفاوت از داستانهای کلاسیک است. در این راستا، تکنیکها، کارکردها و سوژههای وصف نیز تغییر مییابد. توصیف در داستانهای سنتی، منحصر به مفاهیم عینی و قابل مشاهده میباشد. ساختار وصفها بر اساس عناصر واقعی، شمولگرا و غیرتجریدی بنا میشود. اما در آثار مدرن، وصفها درونی و معناگرا میشود. به رفتارها و مضمونها بیشتر از ظواهر توجه میگردد. نویسندۀ مدرن به معانی ...
full textواکاوی چند کهن الگو در آثار ابوتراب خسروی
کهن الگوها (به زعم یونگ) عناصرِ ساختاریِ اسطوره سازی هستند که همواره در روانِ ناهشیار بشر وجود دارند و زمینه ای برای نشان دادنِ واکنش های مشابه به محرک های معیّن اند. حضور کهن الگو در هر متن ادبی، به نوعی سبب دسترس پذیرشدنِ پنداره های ازلی به شیوه ای هنرمندانه می شود. ابوتراب خسروی از نویسندگانی است که در آثارش توجه زیادی به اساطیر و کهن الگوها دارد و تکرار مضامین اسطوره ای در داستان هایش از ویژگی ها...
full textنقد و بررسی آثار ابوتراب خسروی (تحلیل ساختاری و مضمونی)
ابوتراب خسروی یکی از نویسندگان برجسته نسل سوم ایران است. تاکنون دو مجموعه داستان کوتاه با عنوان های هاویه (1370)و دیوان سومنات (1377) از او به چاپ رسیده است. خسروی دو رمان هم نوشته است. وی اسفار کاتبان را در سال 1379 و رود راوی را در سال 1382 منتشر کرده است. رمان های خسروی به دلیل تازگی سبک نگارش، برنده جایزه مهرگان ادب و جایزه سال هوشنگ گلشیری شده اند. خسروی نویسنده ای است با سبکی خاص و منح...
15 صفحه اولهمکنشی ادبیات و نقاشی در داستانی از ابوتراب خسروی
مطالعات تطبیقی ادبیات در مقام یک تخصص روشمند، از سازوکارهای پژوهشی متعددی برای تحلیل متون بهره گرفته است. تعمق در متون ادبی از رهگذر کشف پیوند آنها با هنرها یکی از سازوکارهای تعریف شده در این حوزه شناختی است. پژوهش حاضر با تکیه بر این انگاره کوشیده است داستان کوتاه «مینیاتورها» از مجموعه داستان دیوان سومنات از ابوتراب خسروی را واکاوی و تحلیل نماید. براساس پژوهش حاضر، عنوانپردازی متن ادبی، کارب...
full textبُنمایههای اساطیری در اسفار کاتبان اثر ابوتراب خسروی
رمان یکی از گونههای ادبی جهان معاصر یکی از قالبهای گنجایش اساطیر و اندیشههای روزگار اساطیری است. "اسفارکاتبان" نمونهای از رمان با رویکرد اسطوره و عرفان شرقی است. اهم مضامین اساطیری کار بسته شده در این اثر عبارتند از؛ تناسخ کتابت کهن الگوهای ایزدان زن اثیری و دو وجهی اندیشههای رادیکالی و نژادپرستانهی یهود کهن الگوی تقدیر اسطورهی مار آرمان مرگ اندیشی و بیمرگی. خسروی در این اثر با استفاده...
full textMy Resources
document type: thesis
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023